ناگفته های مینا

وبلاگ مینا

ناگفته های مینا

وبلاگ مینا

چه چیزی یک فیلم را خوب یا بد می کند

یکی از آرامش‌بخش‌ترین کارهایی که می‌توانید در یک شب آخر هفته با خانواده انجام دهید، این است که پشت کاناپه خود بنشینید، با پتوهای خود بنشینید و از یک فیلم لذت ببرید. بعد از فیلم، شما و اعضای خانواده تان با هم بحث می کنید که آیا این فیلم خوبی است یا خیر. چیزی که یک فیلم را خوب می کند داشتن تنظیمات خوب و بازی خوب است و چیزی که فیلم را بد می کند این است که قابل پیش بینی باشد.

دانلود فیلم جدید زمانی خوب است که تنظیمات خوبی داشته باشد که هم جذاب و هم دقیق باشد. یک مثال خوب فیلم جومانجی، به جنگل خوش آمدید است. صحنه این فیلم اساساً یک جنگل عمومی بود. آنها این فیلم را در جنگل های هاوایی فیلمبرداری کردند. وقتی فیلم را تماشا کردم، از واقعی بودن صحنه شوکه شدم. درختان خرما، سرخس، و گیاهان دیگر در نظر بودند.

احساس می کردم که در واقع با آنها در جنگل هستم. شگفت‌انگیزتر این است که مکانی به نام «جومانجی» در داستان در واقع یک مکان تخیلی است، اما مکان جنگل‌های هاوایی و جادوی کلی فیلم باعث شده است که آن را زنده کرده و مانند یک مکان واقعی احساس کند. این فیلم در واقع از نظر عمق داستان و شخصیت یک فیلم بی‌مزه بود، اما محیط واضح و دقیق آن را تقویت کرد که در نهایت آن را به یک فیلم خوب تبدیل کرد. یک محیط گیرا و دقیق برای تجربه تماشای فیلم بسیار مهم است.

یکی دیگر از مولفه های خوب ساختن یک فیلم این است که بازی خوب باشد. بازی خوب به مخاطب این امکان را می دهد که احساسات را در شخصیت ها شناسایی کند. نمونه ای از فیلم هایی با بازی بد، «آرتمیس فاول» اقتباسی از رمانی با همین نام است. فردیا شاو، بازیگر نقش آرتمیس فاول، شخصیت اصلی، یکنواخت ترین صدای تاریخ را داشت. انگار هیچ تلاشی برای فیلم نکرد.

حتی وقتی سعی می‌کرد خوشحال یا جدی باشد، این باعث می‌شد بخوابم. در Rotten Tomatoes امتیاز فیلم 8 درصد است. بازی بد باعث می شود مخاطب احساس کند از نظر عاطفی با یک شخصیت ارتباط ندارد و این می تواند فیلم را خراب کند.

یک فیلم زمانی بد است که قابل پیش بینی باشد. بیشتر فیلم های بوکس در این دسته قرار می گیرند. به عنوان مثال، "راکی"، فیلم بوکس نسبتاً قابل پیش بینی است. بیشتر توطئه‌های فیلم‌های بوکس همیشه در همین راستا هستند: دعوای نهایی نهایی وجود دارد، آنها کتک می‌خورند و در آستانه باخت هستند، اما بعد از آن قدرت دوستی و وفاداری را بیرون می‌کشند و نکته اصلی شخصیت به ضرب و شتم روز زنده از حریف خود ادامه می دهد.

یک فیلم قابل پیش‌بینی باعث می‌شود مخاطب احساس کند که پایان احساسی که شایسته آن بود را برای جذاب‌تر کردن داستان دریافت نکرده است. وقتی فیلمی قابل پیش بینی است، به نظر می رسد که تماشای آن فایده ای ندارد.

دلایل مختلفی برای بد یا خوب شدن یک فیلم وجود دارد و ساختن یک فیلم قطعا آسان نیست. با این حال، من متوجه می شوم که اگر یک فیلم دارای محیط خوب، بازی خوب و طرح غیرقابل پیش بینی باشد، نمی تواند خیلی اشتباه پیش برود.